طبرستان، تبرستان، تپورستان یا تپوران به بخشی از سرزمینهای میان کوههای البرز و دریای مازندران اطلاق میشدهاست در ابتدا تبری ها در شمال سمنان امروزی زندگی می کردند وبعد از تصرف کامل مازندران محدوده ی آنان وسیعتر شد اما تبرستان بزرگ از لحاظ جغرافیایی شامل استان مازندران و بخشهایی از استان گلستان و استان گیلان و شرق و شمال استان تهران و شمال استان سمنان میشدهاست ...
بقیه در ادامه مطالب
ایلام یا عیلام نام یک تمدن در منطقهای است که بخش بزرگی در جنوب غربی فلات ایران را در پایان هزارهٔ سوم قبل از میلاد در بر میگرفت ولی در دورهٔ هخامنشیان به منطقه جغرافیایی سوزیانا شوش (Susa) تقلیل یافت. ایلامیان کشورشان را «هَلتَمتی» (Ha(l)tamti/Hatamti) بهمعنی «سرزمین خدا» میخواندند، اکدیان بدان «اِلامتو» (Elamtu) میگفتند و سومریان آن را با اندیشهنگاشت NIM به معنای «بالا و مرتفع» مینوشتند...
بقیه در ادامه مطالب
پارت. پارث. پَرثَوَ. نام خراسان كنونی، يكی از خترپتنشينهای هخامنشی. در زمان سلوکیان، دولت اشكانی در اين ناحیه تشكيل شد و بقايای نفوذ جانشینان اسكندر را از ايران برانداخت...
بقیه در ادامه مطالب
ماد
ماد نام یکی از اقوام ایرانی تبار[۱] که در سده ۱۷ پیش از میلاد در سرزمینی که بعدها به نام ماد شناختهشد، نشیمن گزید.[۲]
بسیاری از مورخان باستان، به صراحت، مادها را «آریایی» خواندهاند.[۳][۴][۵] واژگان بازمانده از گویش مادی[مانند: Farnah (= فر)؛ Paradayda (= پردیس)؛ Vazraka (= بزرگ)؛ Vispa (= همه)؛ Spaka (= سگ)؛ Mitra (= مهر)؛ Xshayathia (= شاه)][۶][۷]؛[۸] در زبان پارسی باستان، و نیز تصریح «استرابون» به «آریایی» بودن زبان مادها و پیوند و همسانی آن با زبانهای پارس و بلخ و سغد و سکاها[۹][۱۰] و نیز کلام داریوش بزرگ ـ که زبان مادها و پارسها را در یک گروه قرار میدهد،[۱۱] نشانهٔ از «آریایی» بودن زبان مادهاست...
بقیه در ادامه مطالب
منطقه
پارسیافارس(اسم خاص) منطقه ٔ وسیعی است که قسمتی از جنوب و جنوب غربی کشور ایران را فرا گرفته و تقریباً از یازده قرن پیش از میلاد مسیح محل سکنای رشیدترین طوایف آریایی، بنام پارس بوده و بهمین مناسبت به پارس موسوم گردیدهاست.
بقیه در ادامه مطالب
ظریه مهاجرت از پارسوآ به پارسوآش
عبدالحسین زرینکوب مینویسد طوایف پارسه ظاهراً از محلی در نواحی شرق دریاچه ارومیه به نام پارسواش (زرینکوب در اینجا بجای پارسوا، پارسوآش را ذکر کردهاست.) در امتداد زاگرس در درههای کرخه وکارون تدریجاً به سمت جنوب فلات سرازیر شدهاند و وقتی در حوالی شوشتر و مسجد سلیمان خوانده میشود، مهاجرت را متوقف کردهاند و در منطقهای که امروز به نام آنها پارس خوانده میشود، مهاجرت را متوقف کردهاند و در همین نواحی به زندگی شبانکارگی و کشاورزی اشتغال جستهاند و این نواحی را به یاد سرزمینی که در حوالی ارومیه ترکش کرده بودند به نام پارسه، پارسوماش، یا پارسواش خواندهاند. خاندان هخامنش به عنوان یک خانوادهٔ ممتاز سرکردگی این طوایف را برعهده داشتهاست...[۸]
بقیه در ادامه مطالب
دربارهٔ مسیرهای مهاجرت طوایف مهم اقوام ایرانی که پس از استقرار در داخل فلات ایران موسوم به ماد و پارسه شدند، اختلاف نظر بسیار است...
بقیه در ادامه مطالب
اصطلاح تازهٔ هندوایرانی و لقب باستانی آریایی بر گروههای قومی-زبانی معینی از اقوام گوناگون هند و اروپایی زبان اطلاق شدهاست که زمان دراز در جنوب شرقی زیستگاه هندواروپائیان در ناحیهای که از شرق به دریاچه بالخاش و از غرب به نواحی غربی ولگا گسترش داشته، کنار یکدیگر میزیستهاند. آنان زبانی تقریباً واحد و دین و آئینی ساده و تا حد زیادی هماهنگ داشتهاند. آریائیان یا هندوایرانیان مرکب از سه دستهٔ مهم بودند:
- مردم هندوآریایی: که سرانجام رهسپار سرزمینی گشتند که بعدها نام هند گرفت.
- اقوام ایرانی: آنها در آغاز رهسپار ایرانویج یا ناحیهٔ خوارزم شدند. نکتهای که باید به آن توجه داشت اینست که این گروه در اواخر هزارهٔ سوم پیش از میلاد، قبل از مهاجرت کلی به احتمال قوی در همسایگی شرقی شاخهٔ هندی و به طور عمده در شرق ولگا و شمال رود اورال میزیستند.
- سکاها:این گروه به غیر از زبان تقریباً در بقیهٔ جوانب زندگی با شاخهٔ هندی و ایرانی تفاوت داشتند. زیستگاه اصلی این گروه در اواخر هزارهٔ سوم پیش از میلاد در جناح شرقی سرزمین هند و ایرانینشین، یعنی در کنارههای بالخاش تا مشرق و شمال ناحیهٔ اقوام ایرانی بودهاست.[۳]
واژه آریا که معنای آزاده، شریف و بزرگوار میدهد به قومی از نژاد هندواروپایی گفته میشدکه نیاکان مردمان سرزمینهای ایران، بخشی از آسیای میانه و هندوستان و بخشهایی از اروپاهستند. (البته گسترهٔ تاریخی این دو سرزمین که در برگیرندهٔ بخشهایی از شبه قارهٔ هند، آسیای میانه، خاور میانه و آسیای کوچک امروزین است). درباره خاستگاه آریائیان که در نوشتههای کهن اوستا از آن به نام ایرانویج نام برده شدهاست چند دیدگاه طرح شدهاست.
آریائیان حدود دوهزار سال پ. م. به شکل قبیلههای کوچک در دورترین نقطه شرقی فلات ایران و در مغرب فلات پامیر و برخی معتقدند آنها در شمال کوههای هندو کش و یا در روسیه اطراف دریاچه آرال میزیستند.[۱۲] اینان زبان و آداب و رسوم مشترکی داشتند. در دوران باستان، اقوام هندی و ایرانی (آنان که به زبانهای هند و ایرانی سخن میگفتند) خود را آریاییمینامیدند. نمونهٔ این اشارهها را میتوان در اوستا، سنگنبشتههای هخامنشی و متنهای کهن هندو (مانند ریگودا) دید.
بعدها، باافزایش تعداد اعضا، این قبایل ناچار به مهاجرت شدند و به نواحی شرق و غرب و جنوب سرزمین اصلی خود کوچ کردند. دلیل اصلی مهاجرت آنها مشخص نیست، اما به نظر میرسد دشوار شدن شرایط اقلیمی و کمبود چراگاهها، از دلایل آن باشد. مهاجرت آریائیان به فلات ایران یک مهاجرت تدریجی بوده و در دورههای مختلفی صورت گرفتهاست که در پایاندوران نوسنگی (۷۰۰۰ سال پ. م) آغاز شد و تا ۴۰۰۰ پ. م. ادامه داشتهاست. آریاییان ساکن سرزمینهایی هستند که از دورترین مرزهای شرقی هندوستان تا اروپا امتداد دارد. به همین جهت به آنان نژاد هندو-اروپایی گفته میشود.
نخستین آریاییهایی که قبل از مادها به ایران آمدند شامل کاسیها (کانتوها - کاشیها)، لولوبیان و گوتیان بودند. کاسیها تمدنی را پایهگذاری کردند که امروزه ما آن را بنام تمدن تپه سیلک میشناسیم. لولوبیان و گوتیان نیز در زاگرس مرکزی اقامت گزیدند که بعدها با آمدن مادها به اجبار به تبعیت ازآنها درآمدند و بخشی از آنها شدند. سه گروه بزرگ آریایی به ایران آمدند و هر یک در قسمتی از ایران سکنی گزیدند: مادها در شمال غربی ایران، پارسها در قسمت جنوبی و پارتها در حدود خراسان امروزی. نخستین دسته از آریاییان که در نواحی غرب ایران موفق به تشکیل حکومت شد، قوم ماد بود. پارسها، قوم دیگر آریایی، ابتدا در نواحی شمال و غرب ایران ساکن شدند و سپس به تدریج به سوی جنوب کوچ کردند. پارسها شاهنشاهی هخامنشیان را بر پا کردند. پارتها، دیگر قوم آریایی، ابتدا در نواحی شرقی حدود ماورالنهر میزیستند. آنان موفق به تشکیل شاهنشاهی اشکانی شدند.
تورانیها و سکاها نیز از اقوام آریایی بودند که از سوی شمال به سرزمین ایران وارد شدند. این اقوام تمدنی پایینتر از دیگر اقوام آریایی داشتند. دستهای از سکاها که از راه قفقاز به داخل ایران راه یافتند، ابتدادردامنه کوههای زاگرس جای گرفتند. اما بعدها به سکستان رفتند و آن سرزمین را به کانون تمدنی بزرگ، (شهر سوخته زابل) بدل ساختند. بیشتر افسانههای شاهنامه، درمیان قوم سکا و سرزمین ایشان که سکستان و بعدها سیستان خوانده شد اتفاق افتادهاست.
یکی از دیدگاهها میگوید که آریائیان در حدود هشتهزار سال پیش در جنوب سیبری و در اطراف دریاچه آرال میزیستند که با مهاجرتی که به طرف جنوب داشتند بخشی به هند وافغانستان و بخشی نیز به طرف کوههای قفقاز حرکت کردهاند که قومهای ماد و پارس از کوهها گذشتند و در اطراف دریاچه ارومیه سکنی گزیداند و بخش دیگری به سمت اروپا حرکت کردند. دیدگاه دیگر آناتولی؛ آذرآبادگان؛ قفقاز و... را خاستگاه نخست این قوم میداند.
تازهترین دیدگاه در این باره را جهانشاه درخشانی طرح کردهاست. درخشانی خاستگاه این قوم را بستر کنونی خلیج فارس میداند که در دوران یخبندان بی آب بوده و پس از بالا آمدن آبهای دریای آزاد آریاییان به تدریج به فلات ایران و پهنههای میانرودان تا فلسطین کوچ کردهاند و تمدنهای آغازین آن دیارها را بنیاد گذاردهاند. بر پایه همین دیدگاه پهنههای شمالی نمیتوانستهاند خاستگاه آریائیان بوده باشند زیرا هوای سرد دوران یخبندان امکان زیست در آن مناطق را نمیدادهاست.
منبع:ویکی پدیا
ایلامیانامجموعه اقوامی بودند که از هزاره چهارم پ. م. تا هزاره نخست پ. م. بر بخش بزرگی از مناطق جنوب غربی پشتهٔ ایران فرمانروایی داشتند.
آنطور که از اسناد و کتیبههای آشوری برمی آید عیلام نامی است که آشوریان بر این سرزمین نهادهاند خود آنها سرزمینشان را انشان مینامیدند و در کتیبههای هخامنشی هم به کرّات از همین نام استفاده شدهاست. بر حسب تقسیمات جغرافیای سیاسی امروز، ایلام باستان سرزمینهای خوزستان، فارس، ایلام و بخشهایی از استانهای بوشهر، کرمان، لرستان و کردستان را شامل میشد.
پس از تمدن جیرفت میتوان ایلامیان را نخستین مخترعان خط در ایران دانست. البته برخی معتقدند تمدن جیرفت منشاء خط نوشتاری ایلامیان بودهاست که بعدها در کشور گسترش یافت و به شوش رسید.[۱۰]
به قدرت رسیدن حکومت ایلامیان و قدرت یافتن سلسله ایلامی پادشاهی اوان در شمال دشت خوزستان مهمترین رویداد سیاسی ایران در هزاره سوم پ. م. است. تا پیش از ورود مادها و پارسها حدود یک هزار سال تاریخ سرزمین ایران منحصر به تاریخ ایلام است.
سرزمین اصلی ایلام در شمال دشت خوزستان بوده. فرهنگ و تمدن ایلامی از شرق رودخانه دجله تا شهر سوخته زابل و از ارتفاعات زاگرس مرکزی تا بوشهر اثر گذار بودهاست. عیلامیان نه سامی نژادند و نه آریایی آنان ساکنان اولیه دشت خوزستان هستند. والتر هینتس در کتاب شهریاری ایلام ، ایلامیان را نیاکان قوم کهن لر میداند . قسمتی از متن کتاب : {{ تصویر موجود در آجر پخته محافظان داریوش ، که در 500 سال قبل از میلاد کاخ خود را با آن زینت داده بود ، دست کم سه نژاد را به وضوح مشخص کرده است . بعضی از محافظان سفید پوستند که به روشنی منظور از تصویر آنها نشان دادن پارسیان بوده است .
گروه دوم قهوه ای پوست ،که نمایانگر عیلامیان کوه نشین می باشند که امروزه به عنوان لُرها باقی هستند . در شمال شوشن لُرهای فعلی و در شرق و جنوب لر های بختیاری.اکثریت لُرها سیاه مو و قهوه ای پوست اند ، نژادی خشن که به زندگی در کوهستان ها عادت دارد و از دشت نشینان کمی بلندترند .
گروه سوم باید عیلامیان سرزمین پس کرانه باشند . حتی امروز هم افراد تیره پوست ، که به هیچ وجه سیاه پوست نیستند ، اغلب در خوزستان دیده می شوند ، ایشان اغلب خود را عرب می دانند و میان خود به عربی سخن می گویند ، به نظر میرسد که حتی جمعیت عیلام قدیم هم جمعیتی مختلط بوده است و از غیر بومیان تیره پوستی تشکیل می شده است که نژادشان معلوم نیست و از بین النهرین به عیلام نفوذ کرده بودند .[19]
فرضیاتی هم در مورد ارتباط زبانهای دراویدی با زبان ایلامی مطرح شدهاست. وجود یک زبان مشترک که زبانهای دراویدی و ایلامی از آن منشعب شدهاند، میتواند به معنای نیای مشترک ساکنان بومی ایران و هندوستان پیش از ورود آریائیان به این سرزمین باشد.[۱۱]
منبع ویکی پدیا
شهرنشینی، شهر به مفهوم اخصّ آن از اواخر هزاره چهارم پ. م؛ و خصوصاً هزاره سوم پ. م. در ایران موجودیت یافت. شهر شوش یکی از قدیمیترین (۴۰۰۰ سال پ. م) سکونتگاههای شناخته شدهٔ منطقهاست. شهرهای مهم ایران در هزاره سوم پ. م. عبارتاند از: تپه حسنلو و هفتوان تپه در آذربایجان - تمدن تپه سیلک (در کاشان) - تپهحصارِ در دامغان - تپه گیان نهاوند، گودین، کنگاور - شاهتپه و تورنگ تپه گرگان - تپه قبرستان بویین زهرای قزوین - شوش، خوزستان - تمدن جیرفت، تپه یحیی و شهداد، کرمان - ملیان، فارس - شهر سوخته در زابل.
پایان عصر مفرغ و کشف آهن (شروع دوره آهن) مقارن است با رویدادهای مهم تاریخی و فرهنگی که در هزاره دوم پ. م. زمینهساز تشکیل سلسلهها و ظهور نخستین حکومتهای مستقل در هزارههای دوم و اول پ. م. همچون: ماننا، اورارتو و ماد و سرانجام امپراتوری وسیع هخامنشی شدند عبارتاند از مهاجرت آریاییها به فلات ایران، روی کار آمدن دولتهای مستقل به جای دولت شهرهای پیشین، و تجمع اقوام و قبایل مختلف (مقیم و مهاجر) خصوصاً در مناطق غربی و شمال غربی ایران که هر کدام قلمرو خاص خود را داشتند. این اقوام در شمال غربی ایران با اورارتو وآشور همسایه شدند.
منبع:ویکی پدیا
پیش از تاریخ به زمانی گفته میشود که انسان هنوز موفق به اختراع خط (نوشتار) نگردیده بود. از حدود ۳۶۰۰ سال ق. م. انسان موفق به اختراع خط گردید. پیش از این پنداشته میشد نخستین مخترعین خط ابتدا سومریان (۳۶۰۰ پ. م) و سپس ساکنان نواحی جنوبی میانرودان و تمدن ایلام در خوزستان باشند. با کاوشهای جدید مشخص شد اختراع خط و نوشته، مربوط به تمدن جیرفت در ایران است بر اساس سنگ نوشتهٔ جدیدی که در نوامبر سال ۲۰۰۷ در کاوشگاه جیرفت یافت شد.
منبع:ویکی پدیا
قدیمی ترین آثار سکونت روستا نشینان اولیه در غرب زاگرس و شمال خوزستان یافت شدهاست. برخی از این روستاهای اولیه گنج دره، سراب و آسیاب در نزدیکی کرمانشاه، علی کش در دهلران، گوران در هلیلان و چغا بنوت در شمال خوزستان است. قدیمیترین مدارک اهلی شدن بز در مکان گنج دره در نزدیکی کرمانشاه کشف شده که حدود ۱۰ هزار سال قدمت دارد...
بقیه در ادامه مطالب
منبع:ویکی پدیا
ایران در دوره پیش از تاریخ خود به سه دوره تقسیم میشود که عبارتاند از: ۱- پارینهسنگی (عصر حجر قدیم). ۲- فرا پارینه سنگی. ۳- نوسنگی(عصر حجر جدید).
دوران پارینه سنگی ایران به سه دوره پارینه سنگی آغازین، میانی، پایانی و یک دوره کوتاه بنام فرا پارینه سنگی تقسیم میشود. فرهنگهای مرتبط با پارینه سنگی قدیم ایران شامل فرهنگ ساطور ابزار الدوان و فرهنک تبر دستی
از دوران پارینه سنگی میانی که فرهنگ ابزار سازی آن موستری گفته میشود، شواهد بیشتری در غارها و پناهگاهها یافت شدهاست که اغلب مربوط به زاگرس مرکزی هستند. این دوره از حدود ۲۰۰ تا ۱۵۰ هزار سال پیش شروع شده و تا حدود ۴۰ هزار سال پیش ادامه داشتهاست. انسانهای نئاندرتال در این دوره در ایران میزیستند که بقایای اسکلت آنها در غار بیستون یافت شدهاست. مکانهای مهم این دوره غارهایبیستون، ورواسی، دو اشکفت در شمال کرمانشاه، قمری و در اطراف خرمآباد، کیارام در نزدیکی گرگان، نیاسر و کفتار خون در نزدیکی کاشان، قلعه بزی در نزدیکی اصفهان و میرک در نزدیکی سمنان است.
دوران پارینه سنگی جدید ایران از حدود ۴۰ هزار سال پیش آغاز و تا حدود ۱۸ هزار سال پیش ادامه یافته که مقارن با مهاجرت انسان هوشمند جدیدی به ایران است. آثار این دوره در اطراف کرمانشاه، خرمآباد، مرو دشت و کاشان یافت شدهاست. فرهنگ ابزار سازی این دوره تیغه و ریز تیغه برادوستی است. آثار دوره بعدی فراپارینه سنگی در غرب زاگرس و شمال البرز بدست آمده که فرهنگ زرزی خوانده میشود.
از دوره نوسنگی در ایران تپههای باستانی بسیاری باقیماندهاست از جمله تل باکون ٍ جری ٍ موشکی و... در فارسٍ تپه شوش ٍ چغا بنوت ٍ و... در خوزستان، گنج دره، سراب و آسیاب در کرمانشاه و در دیگر نقاط ایران.
ساکنین ایران را قبل از رسیدن آریاییها میتوان زیر عنوان کلی کاسپین که دریای خزر بنام آنهاست جمع نمود، کاسپینها کشاورزی میکردند. این مردم نخستین کشاورزان جهان بودهاند و کشاورزی از سرزمین آنها به خاکهای رسوبی رودخانههای سند و سیحون و جیحون و دجله و فراترسیدهاست. در دوران نوسنگی در برخی نواحی آسیای غربی (خاورمیانه)، انسان از مرحله جمعآوری و شکار به مرحله کشت و اهلی کردن برخی جانوران، انتقال یافت.
پرچم برنزی کشف شده در منطقه شهداد
نزدیک کرمان، ایران، هزاره سوم پیش از میلاد
منبع:ویکی پدیا
.: Weblog Themes By Pichak :.